سلام
همه ما ایرانی ها یکجوری با این مسئله مواجه هستیم
دلسوزی پدرانه هست
برای منم تا وقتی سنم کمتر بود پدرم خیلی از مسائل رو گوشزد میکردن.برای اینکه از زیر نگاهش و قضاوت پیش از موعدش نجات پیدا کنم اکثر برنامه هایم رو بازگو نمیکردم چون میدانستم به من میگن نه و میتونی؟ و هزار تا دلیل برای نشدن آن کار و عواقب بد آن مثال میزدن درصورتیکه من هنوز استارت آن کار رو نزده بودم درواقع قصاص قبل از جنایت میکردن
الان تمرکزشون رو از روی من برداشتن و پسرم رو زیر نظر گرفتن. مثلا میگن حواست به دوستای این بچه هست.
خودم کم بودم بچه ها هم اضافه شدن
متقابلا منم گاهی یک مواردی رو به پسرم میگم که اون میگه بزرگ شدم دیگه بابا من که بچه نیستم.آنوقت میفهمم زیاده روی کردم
برخورد پدرومادر خیلی تاثیر میگذاره اما شما تمرکز اصلی رو بر روی هدفی که دارید بگذارید
به مرور با به دست آوردن موفقیت ها نه تنها به شما اعتماد میکنند بلکه در بعضی موارد از شما راهنمایی میگیرند و حتی الامکان درباره کارهایی که میخواهید انجام دهید صحبت نکنید یک توضیح کلی کافی هست